يكي از دوستانم مي گفت سالهاست دلم براي يه
كشيده بابام تنگ شده : اشتباه كه ميكردم ،مي زد تا دوباره اشتباهم رو تكرار نكنم . كشيده مي زد و درد اش يه دقيقه با من بود . ولي اون يه ساعت ناراحت و دمق بود . من خودم هم اين تجربه رو دارم . بچه ام رو كه دعوا مي كنم اون 5 دقيقه بعد يادش ميره و من تا يه ساعت بعد ناراحت ام . براي من ابتلا به اين بيماري كشيده
خدا بود . قبل از ابتلا من خيلي به خودم غره بودم . تنم سالم بود و نسبت به هم سن و هيكل هاي خودم هم قوي تر . من و کانسر پاپیلاری...
ما را در سایت من و کانسر پاپیلاری دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : kancer بازدید : 37 تاريخ : سه شنبه 29 آذر 1401 ساعت: 13:59